سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در گفتار دیگرى که از این مقوله است فرمود : ] از مردمان کسى است که کار زشت را ناپسند مى‏شمارد و به دست و زبان و دل خود آن را خوش نمى‏دارد ، چنین کسى خصلتهاى نیک را به کمال رسانیده ، و از آنان کسى است که به زبان و دل خود انکار کند و دست به کار نبرد ، چنین کسى دو خصلت از خصلتهاى نیک را گرفته و خصلتى را تباه ساخته ، و از آنان کسى است که منکر را به دل زشت مى‏دارد و به دست و زبان خود بر آن انکار نیارد ، چنین کس دو خصلت را که شریف‏تر است ضایع ساخته و به یک خصلت پرداخته ، و از آنان کسى است که منکر را باز ندارد به دست و دل و زبان ، چنین کس مرده‏اى است میان زندگان ، و همه کارهاى نیک و جهاد در راه خدا برابر امر به معروف و نهى از منکر ، چون دمیدنى است به دریاى پر موج پهناور . و همانا امر به معروف و نهى از منکر نه اجلى را نزدیک کنند و نه از مقدار روزى بکاهند و فاضلتر از همه اینها سخن عدالت است که پیش روى حاکمى ستمکار گویند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :12
بازدید دیروز :23
کل بازدید :147644
تعداد کل یاداشته ها : 71
103/9/2
1:1 ص

    در بنی اسرائیل هفت سـال قحطی بروز کرد و حضرت موسی (ع) با
    هفتاد هزار نفر از بنی اسرائیل برای نماز باران بیرون آمـد. خداوند به
    او وحی نمود : چگونه این مردم ،در حالی که درون های شان ناپاک و
    ناسالم است، مرا از روی بی یقینی میخوانند، و از مکر من در امانند؟
    ای موسی! به بنده ای از بندگانم که نـــــام او((برخ)) است رجوع کن
    تا او نیز با جماعت بیرون آید تــا مگر درخواستشان را برآورده کنم !
    موسی، برخ را نمی شناخت. در یکی از روزها که درراهی می رفت
    چشمش به برده ی سیاه رنگی افتـــــاد که بالا پوشی بر تن داشت و در
    پیشانی اش ، جای سجده دیده می شد. موسی علیه السلام وی را با نور
    خداوندی شناخت و سلام اش داد و پرسید : اسمت چیست ؟
‏    جواب داد : برخ
    گفت : چندی است که در جستجوی تو هستم ، برای طلب باران ، با ما
    بیرون بیا !
    او نیز بـــا جمـــاعت برای طلب باران بیرون رفته و در سخن هــــا و
    مناجات هایش به خـداوند چنین عرض کرد :
    خداوندا! این کار نه در شان توست که باران نفرستی و نه در حیطه ی
    بردبـــاری تو ! چه پیش آمده که ابرهــــــایت کاهش یافته و بادهایت از
    فرمانت سر برگردانده اند ؟
    آیـا آنچه در نزد توست ، کم شده و یا خشمت بر گناه گناهکاران فزونی
    یافته است؟ آیــا تو پیش از آفریدن خطاکاران ، بخشنده نبودی ؟ تو خود
    رحمت را آفریده و خود به آن فرمان داده ای.آیـا اینک می خواهی خود 
    آن را ازما دریغ داری ؟ یا از آن میترسی که بندگانت در اثر گناهانشان
    نـــابوده شوند ؟ اگر اینگونه است ، پس در مجازات ما شتاب کن !
    برخ پیوسته با خـــدای خـــویش اینگونه سخن می گفت ، تا اینکه باران
    شروع به بـــــــاریدن کرد و زمانی که از جایگاهش بازگشت ، موسی
    علیه السلام به استقبالش شتافت .
    برخ گفت : یا موسی ! دیدی من چگونه بــا خدایم به مخاصمه برخاستم
    ولی او به انصاف و عدالت با من رفتار کرد ؟
               ز تو هر که دور ماند ، چه کند ، چه چاره سازد ؟
               چه عمل به دست گیرد ، به چه پـــای بست باشد ؟
                                                  برگرفته از کشکول شیخ بهائی
              ******************************************
 


86/9/21::: 2:59 ص
نظر()